معنی مولف فرانسوی
حل جدول
ادموند روستان
مولف
نساخ
نساخ، ناسخ، کاتب، گرد آورنده
ناسخ
مولف فرانسوی آینده علم
ارنست رنان
فارسی به عربی
کاتب، مولف
عربی به فارسی
منصف , مولف , نویسنده , موسس , بانی , باعث , خالق , نیا , نویسندگی کردن , تالیف و تصنیف کردن , باعث شدن
فرهنگ فارسی هوشیار
گرد آمد فراهم آمده، نوشته ماتیکان، در آمیزه زبانزد فرزانی، یکی از شیوه های دبیره ی کنونی فارسی و تازی گرد آورنده فراهم آورنده، نویسنده (اسم) فراهم آوردنده گرد کننده، آنکه مطالبی در یک یا چند موضوع فراهم آورد و کتاب یا رساله سازد جمع: مولفین: رسمی قدیم است وعهدی بعید تا این رسم معهود ومسلوک است که مولف و مصنف در تشبیب سخن و دیباجه کتاب طرفی از ثناء مخدوم و شمتی از دعا ء ممدوح اظهار کند. تالیف کننده کامل کننده، جمع کننده، نویسنده
مولف شدن
در آمیزیدن، گرد آمد شدن (مصدر) گرد آورده شدن جمع شدن، ترکیب شدن: و اجسام چون مولف شدند از آن چیزی حادث شود که هم بدان اجسام مانند بود.
کلمات بیگانه به فارسی
نویسنده
فارسی به ایتالیایی
فرهنگ واژههای فارسی سره
گردآورنده
فارسی به آلمانی
Autor (m), Schreiber (m), Schriftsteller (m), Schriftsteller (m), Urheber (m), Verfasser (m)
اصطلاحات سینمایی
تئوری که اولین بار توسط الکساندر آستروک (Alexandre Astruc)، در فرانسه و در مقاله ای با نام دوربین - قلم که در سال 1948 منتشر کرد، مطرح شد. از نظر او دوربین چون قلمی است در دست فیلم ساز برای خلق یک فیلم، و نه ارائه تصویری اندیشه های از پیش طراحی شده فیلم نامه نویسان.این تئوری، کارگردان را اصلی ترین عامل تولید فیلم می داند و فیلم را ثمره شخصیت و دیدگاه او می پندارد و تمام فیلم های او را از نظر تکنیک، سبک و تم به یکدیگر مربوط می داند.این تئوری توسط دیگر منتقدان فرانسوی به ویژه منتقدان مجله کایه دو سینما همچون فرانسوا تروفو (Francois Truffaut)، ژان لوک گدار (Jean - Luc Godard) و اریک رومز (Eric Rohmer)، پی گیری شد
معادل ابجد
563